می دانیم مغز حاشیه ای ،پیام هایی را مستقیما به بخش های دیگر بدن مانند انگشتان و پاها می فرستد. وقتی دروغ می گوییم تضادی بین احساسات ما به وجود می آید؛ ما حقیقت را می دانیم اما کلمات چیز دیگری می گویند . این رفتار مغز حاشیه ای را بیدار می کند و ممکن است باعث گسترش انتقال دهنده های عصبی مثل آدرنالین در بدن شود و حرکات غیر ارادی در بدن شکل گیرد.
برای مثال لرزش دست ممکن است به دلیل این ناسازگاری به وجود آید . شما با نگاه کردن به دستان طرف مقابل می توانید این لرزش را وقتی اجسام کوچک یا بلندی مانند مداد و خودکار را در دست دارد تشخیص دهید.
در هر صورت لرزیدن می تواند معانی مختلفی داشته باشد؛ برای مثال این لرزش می تواند ناشی از هیجان مصاحبه شغلی یا ناراحتی و استرس یک بازجویی باشد.
وقتی با مسئله استرس آوری مواجه می شویم، معمولا رفتارهای تسکین دهنده ای برای آرام کردن بدن از خود نشان می دهیم. این حرکات معمولا درست بعد از قرارگیری در موقعیت استرس آور ایجاد می شوند.
برای مثال اگر لحظه ای که بدن شروع به لرزش می کند مدادی در دست داشته باشید احتمالا برای آرام کردن خودتان، شروع به جویدن آن می کنید. وقتی از یک نفر سوالات ناخوشایندی پرسیده می شود ممکن است صورت یا گردن خود را لمس کند . جویدن مداد و لمس گردن و صورت می توانند جز رفتارهای تسکین دهنده قرار گیرند.
اگر می خواهید یک نفر را خیلی خوب بشناسید و به قول معروف دست او را بخوانید باید بفهمید او در حالت عادی چگونه رفتار می کند و وقتی هیجان زده است چه تغییر در وی به وجود می آید.
گرچه تشخیص زبانی بدنی که عدم صداقت و حقیقت را منتقل میکند،اهمیت زیادی دارد، اما نباید آن را با فریب و نیرنگ اشتباه بگیرید.
خواندن زبان بدن، یک مهارت مشاهده ای است که با تمرین قابل حصول است
همانطور که توضیح دادیم، بدن انسان در طول یک گفت و گو یا شرایطی خاص، نشانه های خاصی را از خود بروز می دهد. شناختن این نشانه ها و درک معنای آن چندان ساده نیست. زیرا شما باید مهارت مشاهده ای دقیقی داشته باشید تا بتوانید زبان بدن را به خوبی بفهمید. این مهارت هم مانند سایر مهارت ها باید آموزش داده شود.
تنها دانستن حقایق یا الگوهای رفتاری که معنای خاصی مثل خجالت، ترس یا دروغ را منتقل می کنند. کافی نیست. اگر شما یک دست دادن یا لبخند را به تنهایی ببینید هیچ معنای خاصی ندارد مگر این که از محتوا و موضوع مکالمه اطلاع داشته باشید.
اگر به عنوان یک ناظر به این حرکات و نشانه ها دقت می کنید لازم است که تا حدی از موقعیت به معنای و شرایط آگاهی داشته باشید . آگاهی از موقعیت به معنای این است که تا جای ممکن از جزئیات یک فضای مشخص باخبر شویم.
تصور کنید که یک مرد حین رانندگی با گوشی تلفن خود، پیام می دهد. اگر او روی تلفن تمرکز کرده باشد ممکن است متوجه دوچرخه سواری که در حال تصادف با اوست، نباشد. این مرد فاقد آگاهی از موقعیت است. به عبارت دیگر راننده نمی تواند روی تمام جزئیات ضروری آن موقعیت تمرکز کند. در این مورد خاص، فقدان آگاهی از موقعیت می تواند مهلک و کشنده باشد.
داشتن مهارت های مشاهده ای خوب به معنای آگاهی از نشانه ها ی متعدد است.
توجه به تمامی این نشانه ها به صورت همزمان،، یک بررسی هماهنگ را در جهت درک زبان بدن افراد تشکیل می دهد؛ یعنی اگر بدانید افراد در یک محیط آرام و بی طرف چگونه رفتار می کنند می فهمید که چه زمانی رفتار آن ها متفاوت خواهد شد. در واقع با این کار قادرید آن ها را رمزگشایی کنید؛ مثل اینکه ترجیح می دهند دست و پای خود را به چه حالتی درآورند و در حالت خنثی، چهره آن ها چه شکلی است.
اگر می خواهید افکار مخفی یک فرد و نشانه های غیرکلامی او را به دقت تجزیه و تحلیل کنید ابتدا باید از رفتار همیشگی و پایه آن شخص آگاه شوید.
تصور کنید می خواهید مشکل گلوی کودک بیمار خود را برای یک پزشک توضیح دهید . اگر زمانی که کودک سالم است او را ندیده باشید چطور می توانید هرگونه بی نظمی و اختلال سلامتی را در او تشخیص دهید؟ دیدن بی نظمی ها برای تشخیص دقیق بیماری حیاتی است. به یاد داشته باشید که در مورد مشاهده ، محتاط باشید اگر به کسی خیره شوید قصد و نیت شما آشکار و مشاهده شما بی نتیجه می شود ؛ زیرا فرد رفتار خود را با شما هماهنگ می کند. بنابراین با علائم غیرکلامی ساده و آشکار شروع کنید .و از خودتان بپرسید که از کجا نشات می گیرند. سپس می توانید یه آرامی به پیش بینی خود ادامه دهید.
چگونه می توانیم ارتباطات درست را از غلط تشخیص دهیم؟
اگر شما یک متخصص رمزگشایی و استفاده از نشانه های غیرکلامی باشید،چقدر می توانید کار خود را دقیق انجام دهید؟ چطور بفهمیم کسی نقشه فریب دادن ما را در سر دارد؟ برای اینکه در تله نیوفتید هنگام مشاهده علائم غیرکلامی فرد به هماهنگی نحوه بیان کلامی و غیرکلامی او توجه کنید!
اگر روی برخی واژه های خاص به صورت غیرطبیعی و نامناسب تاکید کرد به احتمال زیاد، وجدانش با سخنانش موافق نیست.
وقتی حقیقت را بیان می کنید، معمولا حرکات بدنی به طور طبیعی با کلام شما منطبق می شوند؛ هنگام بحث از دست هایمان استفاده می کنیم و وقتی لبخند می زنیم چشم هایمان می درخشند. ما برای انجام این کارها فکر نمی کنیم بلکه فقط انجامشان می دهیم.
وقتی دروغ می گوییم کلمات ما با حرکات بدن همخوانی ندارند. افرادی که در طول بازجویی دروغ می گویند همیشه به کمی زمان اضافی نیاز دارند تا داستان تخیلی خود را سرهم کنند؛ بنابراین در برخی از حرکات آن ها تاخیرهای جزئی وجود دارد . مثلا ممکن است بازوهای خود را به آرامی تکان دهند و یا آهسته پلک بزنند . به خاطر داشته باشید که در یک وضعیت بازجویی، خود شما هم ممکن است بر رفتار مظنون تاثیر بگذارید؛
ارتباط همیشه دو طرفه است . اگر حدس می زنید مظنون دروغ می گوید هرگز این را به او نشان ندهید . اگر شما شروع کنید به پرسیدن سوالات اتهام آمیز یا نگاه محتاط و بی اعتماد داشته باشید در واقع افکار درونی خود را برای
او آشکار کرده اید. مظنون اگر بداند شما در مورد او چگونه فکر می کنید رفتار خود را تغییر خواهد داد. هر کس به درجه ای از راحت بودن برای برقاری ارتباط نیاز دارد.
اگر بیش از حد به کسی نزدیک شوید، با او به مدت طولانی دست بدهید یا مستقیم به صورت او نگاه کنید ممکن است ناراحت شود و حرکات بدنی خود را در واکنش به رفتار شما تغییر دهد.
در پایان به یاد داشته باشید که انعطاف پذیر باشید و مطمئن شوید در مقابل یک تفسیر و توضیح بیش از حد متقاعد نشده اید. نظریات خود را با یافته هایتان هماهنگ کنید و بسنجید، اما یافته هایتان را با نظریات خود تطبیق ندهید.
سخن پایانی
مغز حاشیه ای بدون اینکه ما از آن آگاه باشیم سیگنال هایی را به بدن ارسال می کند و باعث ایجاد حرکات غیر ارادی می شود . چون ما از این سیگنال ها آگاه نیستیم به راحتی می توانند حقایق پنهان را آشکار کنند . با تمرین بلندمدت می توانید حرکات بدن مردم به ویژه دست و پا را رمزگشایی کنید.
پیشنهاد کاربردی
به جای تماشای صورت، به حرکات پاهای افراد توجه کنید. فریفتن افراد با صورت آسان تر است چون ما قادریم صورت را به راحتی کنترل کنیم. پس اگر می خواهید ببینید کسی دروغ می گوید، دست ها و پاهایش را برای حرکات نامنظم زیر نظر بگیرید و در مورد مکث و تاخیرش برای پاسخگویی دقت کنید.
آرامش در ناکامی، به بازوهای گره خورده توجه کنید. افراد اغلب با بازوان ضربدری در مکان های عمومی می ایستند . شاید آن ها منتظر کسی هستند و یا به کنسرت نگاه می کنند . اما توجه داشته باشید وقتی در خانه هستیم تقریبا هیچوقت بازوهای خود را ضربدری نمی کنیم مگر اینکه چیزی مثل تاکسی تلفنی ای که دیر کرده است ما را اذیت کند اگر دیدید کسی در مقابل شما بازوانش را ضربدری کرده و دستانش را محکم گرفته است بدانید که از موضوعی ناراحت است.
منبع: کتاب زبان بدن – what every body is Saying اثر جو ناوارو