نقاط قوت خود را بشناسید (بخش ۲)

همسازها در جستجوی نقاط مشترک هستند و مسئولیت پذیرها به قولشان وفادارند

در قسمت  پیشین با بررسی ویژگی های فرماندهان متوجه شدیم که آن‌ها نظرشان را به صراحت بیان می کنند و از هر فرصتی استفاده می کنند تا نشان دهند که نظرشان بهترین است.

در مقابل، همسازها همواره سعی می‌کنند که عقیده همه را در نظر بگیرند و اطمینان حاصل کنند همه به نقطه نظر مشترکی رسیده اند.

همسازها تمایل دارند رضایت همه را کسب کنند و به همین خاطر در یک محیط کاری که همه افراد از ارزش ها و بینش های اساسی یکسانی برخوردارند عملکرد خوبی دارند. به عبارت دیگر، حضور آن ها در مشاغلی که کار تیمی از اهمیت بالایی برخوردار است. بسیار موثر خواهد بود. همسازها معمولا نمی توانند در بخش های رقابتی شدید مانند فروش یا سیاست، پیشرفت چشمگیری داشته باشند، زیرا در این بخش ها، دستاوردهای فردی از هر چیز دیگری با ارزش تر است. این در حالی است که همسازها به فکر دستاوردهای جمعی هستند.

اما همین گرایش شدید همسازها به مساوی در نظر  گرفتن همه عقاید، حتی در یک تیم منسجم ، گاهی اوقات ممکن است نتیجه معکوس به دنبال داشته باشد و منجر به عدم هماهنگی شود! این مساله هنگامی رخ می دهد که آن ها وقت زیادی را صرف شنیدن و توجه به خواسته های افراد می کنند. بدین ترتیب، روند کار کند شده و اعضای تیم دلسرد می شوند.

بنابراین، اگر شما فردی همساز هستید،‌این نکته را در نظر بگیرید:

یاد بگیرید که در موقع مناسب نظر همه افراد تیم را جویا شوید و به توافق دست یابید،‌اما حواستان به زمان و حوصله آن ها نیز باشد.

دسته بندی بعدی که قصد معرفی آن را داریم.

مسئولیت پذیرها هستند. افراد همساز و مسئولیت پذیر، وجوه اشتراک فراوانی با یکدیگر دارند. هر دو گروه به شدت علاقمند به برقراری پیوند های اجتماعی هستند، مسئولیت پذیرها بیشتر به فکر این هستند که هیچ‌گاه کسی را ناامید نکنند و زیر قولشان نزنند.

آن ها مصمم هستند که وظایفشان را به خوبی انجام دهند و به همین خاطر ،‌به درد شغل هایی می خورند که به افرادی بسیار قابل اعتماد نیاز دارند.

با وجود تمام ویژگی های مثبتی که درون افراد مسئولیت پذیر نهفته است . این دسته از افراد،‌مشکلاتی هم دارند. به عنوان مثال، به خاطر اینکه آن ها مشتاق اند تا انتظارات دیگران را برآورده سازند گاهی اوقات بیش از حد توان خود مسئولیت بر عهده می گیرند . پس اگر شما فردی مسئولیت پذیر هستید، باید نه گفتن را بیاموزید تا بتوانید برنامه زمانیتان را تنظیم کنید . در غیر این صورت ممکن است که تحت فشار کاری زیاد قرار گرفته و نتوانید آن ها را مدیریت و کنترل کنید و در نهایت، مرتکب اشتباه شوید. این مسئله باعث می شود که بر خلاف خواسته قلبی تان، شما نزد دیگران، فردی مسئولیت ناپذیر جلوه کنید.

ایده پردازها عاشق خلق ایده و یادگیرندگان عاشق فرآیند کسب دانش و مهارت هستند

آیا شما جزو کسانی هستید که دوست دارید بین موارد مختلفی که شاید هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند، ارتباط ایجاد کنید؟‌اگر پاسختان مثبت است، تبریک می گوییم شما قطعا یک ایده پرداز هستید.

افراد ایده پرداز همواره با نگاه خاصی به امور و پدیده های اطراف شان می نگرند و همواره در تلاش اند راهکارهای جدیدی برای حل مسائل بییایند.

آن ها بین زمینه های گوناگون ارتباط برقرار می کنند و این امر، درک وسیعی از جهان به آن‌ها ارائه می دهد که می توانند آن را با دیگران سهیم شوند.

اگر ایده پرداز هستید، به دنبال شغلی باشید که به خاطر این توانایی و نقطه قوت تان حقوق دریافت کنید، حوزه های مبتنی بر ایده نظیر بازاریابی، نویسندگی یا محیط های دانشگاهی برایتان بهترین است. هم چنین از آن جایی که افراد ایده پرداز خیلی زود کسل می شوند مشاغلی را به عهده بگیرید که  واقعا به آن ها علاقمند هستید.

علاوه بر این برای اینکه بتوانید قدرت ایده پردازیتان را بهبود دهید، باید بدانید که معمولا ایده ها چگونه به ذهنتان می رسد . شرایط را شناسایی کنید که ایده پردازیتان را به اوج می رساند. به عنوان مثال آیا به هنگام مطالعه کتاب ، گوش کردن به آهنگ یا صحبت کردن ایده های جدیدتر و بهتر  به ذهنتان خطور می کند؟

پس سعی کنید تا حد ممکن در این شرایط قرار بگیرید و خواهید دید که ایده هایتان شکوفا می شوند.

گروه بعدی که با ویژگی های آن ها آشنا خواهیم شد یادگیرندگان هستند.

یادگیرندگان عاشق کسب دانش و مهارت های جدید هستند و از خود فرآیند یادگیری لذت می برند نه حقایقی که کسب می کنند . سیر جهالت به سمت  مهارت برای آن ها جذاب است و برایشان فرقی نمی کند که در حال آموختن چه مهارتی هستند؛ خواه زبان اسپانیایی باشد، خواه جودو یا نحوه خرد کردن چوب.

چنان چه فردی یادگیرنده هستید از اشتیاق خود برای یادگیری، حداکثر استفاده را بکنید و به دنبال شغل های چالش برانگیز باشید؛ شغل هایی که نیاز باشد در آن همواره مشغول یادگیری مهارت ها و دانش های جدید باشید . هم چنین می توانید از کارفرمای خود بخواهید که بخشی از هزینه یادگیری تان را تقبل کند.

نوبت به دو دسته بندی آخر یعنی استراتژیست ها و جذاب ها رسید

استراتژیست ها به دنبال راه حل های تحلیلی هستند و جذاب ها از متقاعدسازی استفاده می کنند.

با شنیدن کلمه استراتژیست ممکن است به یاد استراتژیست های جنگی بیفتید؛ فرماندهانی که تعیین می کردند برای پیروزی در جنگ چگونه نیروهایشان باید وارد عمل شوند . اما استراتژی تنها برای زمان جنگ نیست. یکی از توانایی های ذاتی که برخی از مردم با آن به دنیا می آیند، استراتژیست بودن است و هر شرکتی به استراتژیست های ماهر نیاز دارد.

استراتژیست ها با شناسایی و بررسی مسیرهای عملیاتی مختلف، موانع احتمالی را که منجر به هرج و مرج و سختی خواهد شد پیش بینی میکنند.

بدین ترتیب آن ها با حذف مسیرهای نامناسب ،‌بهترین مسیر با بهترین نتیجه ممکن یعنی استراتژی بهینه را می یابند. اما بهتر است بدانید که یک استراتژیست مصون از خطا نیست و همواره نمی تواند تمام مشکلات مسیر را پیش بینی کند.

یکی از مشکلاتی که استراتژیست ها با آن روبه‌رو می شوند این است که همکارانشان رفتار قاطع و برنامه ریزی های استراتژیک آن ها را حمله به نظرات خود تلقی می کنند!‌آن ها گمان می کنند که استراتژیست ها اهمیتی به ایده های آن ها نمی دهند. بنابراین اگر شما یک استراتژیست هستید، ایده هایتان را با ملایمت بیان کنید تا بتوانید بدون جریحه دار کردن احساسات کسی پیامتان را منتقل کنید.

از طرف دیگر،‌بعضی از استراتژیست ها در ابراز عقاید خود، به قدر کافی قدرتمند عمل نمی کنند و این امر، منجر به اتلاف وقت بسیار می شود به یاد داشته باشید که به خصوص در ابتدای یک پروژه باید پرقدرت هر آنچه که لازم است بگویید تا از قرار گرفتن پروژه در مسیر اشتباه جلوگیری کنید.

استراتژیست ها معمولا افرادی خشک و جدی هستند که از قدرت تحلیل بالایشان برای پیشبرد کارهایشان استفاده می کنند. در مقابل آن ها افراد جذاب قرار دارند که از محبت و صمیمیت برای جلب نظر مساعد و مثبت دیگران استفاده کنند.

افراد جذاب، دنیا را همچون گروه بسیار بزرگی از دوستان که باید با آن ها آشنا شوند تصور می کنند و با جادوی محبت توجه همگان را به خود جلب می کنند. این افراد همواره به دنبال فرصتی هستند تا شبکه ارتباطشان را گسترش دهند. پس از پایان یک روز کاری ،‌آن ها به سرعت محل کارشان را ترک نمی کنند،‌زیرا می خواهند با همکارانشان رابطه دوستانه ای برقرار کنند.

مهارت های اجتماعی فوق العاده آن ها،‌این افراد را برای شغل هایی نظیر روابط عمومی و مدیریت رسانه ها به مهارت هایی ارزشمند تبدیل می کند.

 ولی گاهی اوقات تمایل آن ها برای آشنایی با همه ،‌سد راه ایجاد ارتباطات عمیق می شود. بنابراین اگر شما فردی جذاب هستید با همکارانی که همدلی زیادی دارند ،‌همراه شوید. در این صورت هنگامی که افراد جدیدی به شرکت وارد می شوند شما ارتباط اولیه ای با آن ها برقرار می کنید و سپس می توانید آن ها را به همکاران همدل خود معرفی کنید؛ آن ها هم به نوبه خود رابطه عمیق تری را با این افراد جدید شکل می دهند و این کار در طولانی مدت شرکت شما را توانمند می کند.

سخن پایانی

فرهنگ کاری و جامعه ای که در آن زندگی می کنیم. ما را ترغیب می کند که بر ضعف هایمان غلبه کرده و با نقص‌هایمان مبارزه کنیم اما آن‌چه که از کاهش نقاط ضعف مهم تر است ، افزایش و تقویت نقاط قوت است. هر کسی توانایی ها و نقاط قوت ذاتی خاصی دارد که می تواند با شناسایی و تقویت آن ها توانایی های بالقوه اش را بالفعل کند و در محل کار و به طور کلی زندگی اش به موفقیت برسد.

افراد مختلف نقاط قوت گوناگونی دارند و هرکس باید با توجه به توانمندی هایش شغلی را برگزیند و در آن بدرخشد. برخی از افراد دست یابنده هستند و تا به اهدافشان نرسند ، دست از کار نمی کشند. معتقد ها تنها بر اساس عقایدشان عمل می کنند و آینده نگر ها می توانند تصاویر روشنی از آینده ارائه کنند. هم‌چنین درباره فرمانده ها صحبت کردیم که افراد را رهبری و هدایت می کنند و توسعه دهنده ها که افراد را ترغیب به پیشرفت می کنند . علاوه بر این همسازها و مسئولیت پذیر هر کدام به نوبه خود به فکر خشنودی دیگران هستند.

ایده پردازها و یادگیرندگان از فرصت هایشان به خوبی استفاده می کنند. اولی برای ایده پردازی و دومی برای یادگیری مهارت های جدید در آخر نیز درباره استراتژیست ها و افراد جذاب صحبت کردیم و گفتیم استراتژیست ها با راه‌حل های تحلیلی و جذاب ها، با قدرت متقاعدسازی خود کارهایشان را پیش می برند. در نهایت مهم این است که هر کس از نقاط قوتش به بهترین نحو بهره ببرد!

پیشنهاد کاربردی:

توانایی های دیگران را جستجو کنید

بار دیگری که رویکرد ظاهرا توجیه ناپذیر همکارتان در خصوص پروژه ها،‌کار یا زندگی شما را مستاصل کرد و نتوانستید رفتارش را درک کنید، سعی کنید توانایی ها و نقاط قوتش را شناسایی کنید این امر منجر به درکی عمیق تر از رفتارهای او خواهد شد و به هر دو شما کمک خواهد کرد تا رابطه کاری موثرتری داشته باشید.